الینا گیلبرت شخصیت مؤنث اصلی در سریال خاطرات خون آشام است. او ۱۸ سال دارد و در میستیک فالز ویرجینیا به همراه برادر و یا بهتر بگوئیم پسر عمویش جرمی زندگی میکند. الینا با استفن سالواتوره خون آشام ۱۶۵ ساله ارتباطی عاشقانه دارد که این ارتباط فراز و نشیبهایی داشته و دارد. الینا رابطه پیچیدهای با برادر بزرگتر استفن، دیمن دارد. دیمن نیز عاشق الیناست و این در حالی است که الینا در درک احساسات عاشفانه خود نسبت به دیمن و عشق و وفاداری نسبت به استفن با خود کشمکش دارد. الینا در مکالمهای با استفن به او میگوید که میخواهد نویسنده بزرگی شود، و مادرش او را ترغیب به نوشتن خاطرات روزانه اش کرده است.
الینا از زمانی که پدر و مادرش را در تصادف از دست داده سعی در این داشته که یک زندگی عادی داشته باشد. اگر هرگز استفن سالواتوره را نمی دید و یا عاشق او نمیشد باز هم به این دلیل که همزاد پتروا است در معرض خطر میبود. استفن، الینا را از تصادف نجات میدهد و هنگامی که او را از اتومبیل بیرون میکشد متوجه شباهت او به کاترین میشود. استفن او را چهار ماه تحت نظر دارد تا مطمئن شود او کاترین نیست. الینا میگوید که معجزهای او را نجات داده است. استفن بعد از اینکه درمی یابد او قلب پاک و بی ریایی دارد نمیتواند میستیک فالز را بدون شناخت او ترک کند و از دبیرستان شروع میکند. الینا از راز برادران سالواتوره آگاه و بعد از آن با فاتلین و اتفاقات و شخصیتهای ماورائی در زندگی روبرو میشود.
الینا فرزند جان گیلبرت و ایزابل فلمینگ و فرزند خوانده گریسون و میراندا گیلبرت است. او بعدها متوجه میشود که از نسل کاترین پیرس خون آشامی که استفن و دیمن را تبدیل کرده، است. او مهربان، با هوش، محبوب، دلسوز و همراه است. او میتواند آسیب پذیر هم باشد. الینا و جرمی بعد از مرگ والدینشان تحت سرپرستی خاله جنا قرار میگیرند.
در فصل ۱، الینا از مت داناوان جدا شده، استفن را میبیند و رابطهای جدید را آغاز میکند. راز برادران سالواتوره را میفهمد و از حمله ویکی با کمک دیمن و استفن در امان میماند. شاهد مرگ لکسی و نیز از بین رفتن کریستال طلسم بانی برای جلوگیری از ازادشدن خون آشامهای معبد توسط دیمن است. به دیمن برای آزاد کردن استفن از دام فردریک و دیگر خون آشامها کمک میکند. خون خود را به استفن میدهد و استفن بار دیگر به خون انسان تمایل پیدا میکند. الینا همراه با دیمن، استفن را برای برگرداندن به وضعیت عادی اش در زیرزمین زندانی میکنند.
الینا رابطه اش را با بانی بعد از مرگ مادربزرگ بانی برای مدتی قطع میکند و این رابطه با آمدن ایزابل دوباره از سر گرفته میشود. الینا به کمک بانی، دیمن را از آتش در روز جشن مؤسسان نجات میدهد.
در فصل ۲ پیشینه کاترین را پیدا میکند. رز و ترور او را میدزدند که با الایژا برای آزادی خود مبادله کنند. الینا برای شکستن نفرین سنگ ماه باید قربانی شود. کلاوس وارد بدن آلاریک میشود. نفرین باید شکسته شود تا بخش گرگینه کلاوس هم فعال شود. جان با مرگ خود فرصتی برای زندگی دوباره به الینا میدهد، اما تصور کلاوس مرگ الیناست.
در فصل ۳ الینا هنوز به دنبال استفن است. او با آلاریک و دیمن در این راه همراه میشود. همراه با دیمن به شیکاگو میرود تا استفن و کلاوس را پیدا کنند. کلاوس الینا را زنده پیدا میکند و متوجه میشود خون همزاد حائز اهمیت است نه کشته شدن او. با خوردن خون الینا تایلر به دو رگه تبدیل میشود. الینا همراه با دیمن و آلاریک تصاویر غار را کشف میکنند و به داستان اصیلها و راز خط خونی پی میبرند. الینا همراه با دیمن برای دیدن جرمی به دنور میرود. او با وجود خون دیمن در بدنش میمیرد و در خال تبدیل بیدار میشود.
زیورآلات |
ابعاد (طول × عرض × ارتفاع) | 0 x 0 x 0 |
وزن | 0 |
نظرات (0)