اسم من " Kvoth"است.
من شاهزادگان زیادی را از چنگ پادشاهان دزدیده ام. من شهر " Trebon" را به خاکستر تبدیل کردم. من با اتفاقات وحشتناکی روبرو شدم. در نوجوانی از مدرسه جادو اخراج شدم. من زیر نور ماه مسیرهایی را پیموده ام که دیگران در روز روشن هم از صحبت کردن راجع به آن بیم دارند. من با خدایان حرف زده ام، عاشق شده ام و اشعاری سروده ام که شاعران دنیا را به گریستن وا می دارد.
داستان از زاویه دید خود قهرمان داستان نقل می شود. داستانی بی نظیر در ژانر ادبیات فانتزی. حال در کتاب "he Wise Man's Fear" که داستانی پر از هیجان و مخاطره را در دل خود پنهان دارد، یکی از قدرتمندان گروه دشمن، قهرمان داستان را مجبور به ترک دانشگاه و یافتن سرنوشتش میکند. یکه و تنها، بدون هیچ پول و پشتوانه ای، " Kvothe" به سرزمین " Vintas" سفر می کند. در آن جا قهرمان داستان خیلی زود درگیر سیاست های حاکم بر جامعه می شود. در طول این درگیری، " Kvothe" از تلاشی برای سوء قصد پرده برمی دارد و برای خود دشمنانی می تراشد. پس از آن گروهی را برای حل معمای اینکه چه چیز یا چه کسی در جاده شاهنشاهی مزاحم مسافرین می شود، می فرستد.
پاتریک راتفوس |
کتاب (فانتزیبوک) |
ابعاد (طول × عرض × ارتفاع) | 0 x 0 x 0 |
وزن | 0 |
نظرات (0)