هوا در حیاط کلیسا به شدت سرد است؛ حتی پیش از رسیدن مردگان.
هر سال، "Blue Sargent" کنار مادر پیشگوی خود می ایستد و عبور کسانی که مرگشان نزدیک است را نظاره می کند. دختر تا امسال هیچ یک از آن ها را ندیده بود. اما حال آن ها را می دید. او پسری را می بیند که از تاریکی برمی خیزد و مستقیم با او سخن می گوید. اسم پسر "گانسی" است و "بلو" خیلی زود درمی یابد که او یکی از شاگردان ثروتمند مدرسه خصوصی "Aglinoby" می باشد. سیاست دختر این است که از پسران این مدرسه که به گروه " The Raven Boys" شهرت دارند، دوری کند زیرا آن ها تنها به دنبال دردسر هستند. اما "بلو" به شکل وصف ناپذیری مجذوب "گانسی" می شود. پسر همه ویژگی ها را دارد: خوش قیافه، ثروتمند و دارای دوستان وفادار و متعهد. اما پسر به دنبال چیزهای بیشتری است.
تا جایی که دختر به یاد دارد نزدیکی او به شخص مورد علاقه اش سبب مرگ معشوقه اش می شود. "بلو" هرگز فکر نمی کرد این مسئله تا این حد بتواند مشکل ساز شود. اما حالا، همانطور که زندگی او با دنیای پر دردسر و شیطانی " The Raven Boys" گره می خورد، "بلو" چاره دیگری ندارد.
مگی استیف واتر |
کتاب (فانتزیبوک) |
ابعاد (طول × عرض × ارتفاع) | 0 x 0 x 0 |
وزن | 0 |
نظرات (0)