یگویند زمانی که شاهد عرضه دنبالهای از یک بازی خاطرهانگیز هستیم، همیشه دغدغه و استرس خاصی مخاطبان را دنبال میکند. این که چطور ممکن است یک بازی خاطرهانگیز که نهایتهای سبک و طبیعت خودش را قبلا به نمایش کشیده، یک دنباله درخورِ توجه ارائه دهد؟ اما خب از یک طرف میدانیم که این هنر حد و مرز ندارد و اگر کسی اراده کند، قطعا میتواند مرزِ این حداکثرها را جا به جا کرده و یک اثر ماندگار ارائه دهد. هستند کسانی که برای تجربه عناوین اینچنینی قریب به یک دهه کامل صبر کردهاند! Final Fantasy XV نمونهای از یک بازی موفق و تکرارنشدنی است که نمونههای نادری از آن در صنعت بازیهای ویدئویی به چشم میخورد. حقیقتا از آن دسته افرادی نبودم که برای تجربه این بازی 10 سال گذشته را صبر کرده باشم. اینجانب نگاهی که نسبت به Final Fantasy XV داشتم، تقریبا همان نگاهی بود که به یک بازی مستقل ساده خواهم داشت! چرا که برعکس بسیاری از بازیکنانِ حاضر در سرتاسر جهان، نهتنها شناخت کاملی از طبیعت این فرانچایز نداشتم و حتی برایش صبر هم نکرده بودم، بلکه از دید خودم با یک بازی Hack & Slashـی طرف هستم که قصدش انتقال هیجانِ ناشی از مبارزات و رقابتها است. پیش از این موفق به انجام دو نسخه از سری Final Fantasy شده بودم و تنها انتظاری که از این بازی داشتم، فقط و فقط یک روایت عالی و داستانی عمیق بود. اما خب زمانی که به افتتاحیه بازی رسیدم، مفهوم و هدف اصلی Final Fantasy XV به من منتقل شد و باور کنید جوری از خودم بیخود شدم که ساعتها نتوانستم از آن طبیعت بیکرانش دل بکنم؛ حقیقتا Final Fantasy XV اصلا و ابدا آن چیزی نبود که تصور میکردم، اما خب این قرار نیست معنی بدی داشته باشد! زیرا برخلاف تصوراتم که در آن Final Fantasy XV یک بازی مبارزهای و عمیق بود، شاهد عظمت و زیبایی خاصی شدم که حقیقتا مشابه آن را تا به حال تجربه نکرده بودم و این تجربه واقعا ارزشش را داشت. قصد دارم از دیدی متفاوت به دنیایی قدم بگذارم که بعید میدانم پیش از تجربه Final Fantasy XV در تصورات کسی بگنجد!
نظرات (0)