این محصول با اقتباس از کتاب اول ارباب حلقه ها و بخش مذاکره بیلبو و گندالف برای سرنوشت حلقه بعد از تولد 111 سالگی بیلبو، ساخته شده است.
- ابعاد : ارتفاع 11 سانتیمتر - طول و عرض 6 سانتیمتر
- نوع پارافین : پارفین گیاهی (پارافین سویا)
- بدون دود
خلاصه داستان :
بیلبو بعد از سخنرانی تولدش ناگهان جلو چشمان تمام میهمانانش ناپدید می شود و در حالی که حلقه در جیبش است به خانه می رود. نگهان در خانه با گندالف ملاقات می کند و پیرامون تصمیماتش؛ کتابش، فرودو و از همه مهم تر سرنوشت حلقه با گندالف صحبت می کند ...
- چشمت که به فرودو هست، مگر نه ؟
- بله چهار چشمی مواظبش هستم، تا جایی که از دستم بر بیایید.
- اگر میخواستم با من می آمد. راستش یک بار خودش پیشهاد کرد، درست قبل از میهمانی، اما هنوز دلش به این کار نمی رود. می خواهم قبل از اینکه بمیرم، سرزمین های وحشی را ببینم و کوه ها را. فرودو هنوز عاشق شایر است، عاشق بیشه ها، مزرعه ها، رودخانه هی کوچک. باید اینجا راحت و آسوده باشد. همه چیز را برای او میگذارم اینجا بماند، البته بجز چندتا خرت و پرت. امیدوارم وقتی عادت کرد روی پای خودش بایستد، خوشبخت باشد. حالا خودش ارباب خودش است.
گندالف گفت : « همه چیز؟ حتی حلقه؟ خودت قبول کردی، یادت است؟»
بیلبو با لکنت گفت : « خوب، ام، بله فکر می کنم»
«حالا کجاست»
بیلو بی حوصله گفت : «جهت اطلاع شما داخل یک پاکت، آنجا روی رف بخاری. خوب نه! اینجاست توی جیب من » ...
ارباب حلقه ها - یاران حلقه - ترجمه رضا علیزاده
جاشمعی |
ابعاد (طول × عرض × ارتفاع) | 0 x 0 x 0 |
وزن | 0 |
نظرات (0)