ماگ گابریل بلمونت

گابریل شوالیه ای در قرن 11 میلادی و یکی از اعضای انجمن برادران نور بود.گروهی که از شوالیه های زبده ای تشکیل شده و وظیفه شان شکار شیطان و محافظت مردم بیگناه در برابر آن ها بوده است.

داستان زندگی گابریل به سالهای خیلی دور برمیگردد،زمانی که نوزادی بیش نبود و به شکل سر راهی مقابل در صومعه ی انجمن برادران نور رها شده بود.به همین خاطر پدر و مادر واقعی او ناشناخته هستند.افراد صومعه بعد از آنکه نوزاد را یافتندوی را در انجمن خود پذیرفته و نام مقدس گابریل (به معنای جبرئیل) را بر او نهادند.بعد از آن،آنها او را همچون یکی از اعضای خود مراقبت کرده و شروع به تعلیم وی کردند.نوزاد کم کم بزرگ شد و در دوران کودکی با ماری –Marie- آشنا وتبدیل به دوستان نزدیک هم شدند.ماری از همان دوران متوجه گرایش های منفی و تاریکی وجود گابریل شد ولی در نهایت آنها در سن بزرگسالی با هم ازدواج کردند.

قبل از وقایع داستان Lords Of shadows و در قسمت اول بازی ،گابریل در سال 1046 توسط انجمن به ماموریتی فرستاده می شود،تا موجودی به نام Daemon Lord را شکست بدهد.او توسط موجود زخمی میشود ولی در نهایت با طلسمی از خون و به کمک ابراز جادویی موجود را به دام می اندازد!

در همین زمان که او در ماموریت بود ،ماری فرزندشان Trevor را به دنیا می آورد.اما او چون از ذات در حال فساد و روح بیمار و تاریک گابریل آگاه است،این تصمیم را میگیرد تا کودک را به دست انجمن بسپارد و این موضوع را هم از گابریل مخفی میکند.

ماری به یاد می آورد از زمانی که گابریل کودکی بیش نبود گاهی خلق و خوی شیطانی میگرفت و گوشه گیر میشد.در این هنگام فقط ماری میتوانست او را ازین وضعیت نجات دهد و وی را آرام کند.

گابریل دست پرورده ی انجمن بود لذا ایمان و اعتقاد راسخی به خدا داشت!وقتی ماری کشته شد گابریل به شدت غمگین شد ولی وقتی فهمید شانس برگرداندن او را داردتمام تلاشش را برای این امر به کار برد ولی وقتی فهمید دست انجمن در مشکلات جهان دخیل است ،ایمان او نیز سست شد.بعد از آن وضعیت روحی او کاملا به هم ریخت و حتی کابوس ها نیز او را رها نمیکردند.با این که گابریل مدام درگیر آشفتگی های روحی بود اما از هدف خودش یعنی زنده کردن ماری با راهنماییZobec به کمک ماسک جادویی کوتاه نیامد. اما طولی نکشید که فهمید زوبِک هم به او خیانت کرده وتنها آلت دست نقشه های شوم او بوده است.در نهایت اگرچه ماری به حیات باز نگشت ولی در عوض روح او به بهشت عروج یافت.

بعد ازین ماجرا ها گابریل از طرف Laura خون آشام دعوت شد تا با یک نیروی اهریمنی جدید مبارزه کند.گابریل که نا امید از دنیا و انسان ها بود این دعوت را پذیرفت،نه به خاطر نجات آن بلکه به خاطر مسائل شخصی و آرام کردن روحیه ی بیمار خودش!

او برای اینکه قدرت بیشتری به دست بیاورد مجبور شد تا از خون لورا بنوشد و این گونه نیروی اهریمنی را شکست دهد!بعد از شکست آن و جذب قدرت شیطانی دشمنش تبدیل به دراکولا شد و خود را دارکول نامید!او حالا به قول خودش دیگر گابریل نبود و تبدیل به Prince Of Darkness شده بود! با این اتفاق و جذب قدرت جدیدش ونیز با توجه به کینه ای که از قبل نسبت به برادران نور داشت تصمیم گرفت تا انتقام خود را از آنها بگیرد.لذا شروع به کشتن کرد.اینگونه احساس میکرد که عدالت را اجرا کرده و دشمنان فاسدش را به جایی که استحقاق آن را دارند میفرستد!از طرف دیگر انجمن هم که اوضاع را علیه خود می دید آلوکارد فرزند گابریل را برای کشتنش اعزام میکند!